30 درصد جمعيت مشهد در مناطق حاشيهاي ساکنند و بايد ريشه اين معضل را در سياستهاي اشتباه دولتهاي گذشته نسبت به فعاليتهاي عمراني در روستاها و شهرهاي کوچک جستوجو کرد.
در دورههاي گذشته، تلاش ميشد تا به روستاها آب لولهکشي، برق و گاز رسانده شود؛ خانهها بازسازي شود و در ساختوسازها به جاي استفاده از مصالح سنتي مانند کاهگل، مصالح ساختماني مقاوم مورد استفاده گيرد؛ اکثر منازل روستايي تلفن ثابت و دکل مخابراتي اپراتورهاي تلفن همراه دارند و بسياري از اقدامات عمراني ديگر با هزينههايي سرسامآور و با سختي زياد در شهرهاي زير 20 هزار نفر و روستاها اجرايي و عملياتي شد.
اما آنچه از اين دست اقدامات مهمتر است، اشتغالزايي براي روستاييان و ساکنان شهرهاي کوچک است تا مهاجرت به شهرهاي بزرگ صورت نگيرد. سکونتگاههاي غيررسمي مشهد محل زندگي عده زيادي از مهاجران از شهرهاي کوچک و روستاهاي دور و نزديک اين شهر است که با توجه به نبود شغل و درآمد کافي، به مشهد مقدس کوچ کردهاند و از آنجا که منابع مالي مکفي براي تهيه مسکن در مناطق داخلي و مرکزي شهر نداشتند، حاشيه شهر را سکونتگاه خود قرار دادند.
آنچه به مرور اتفاق افتاده، ساختوسازهاي غير مجاز و ناايمن در مناطق حاشيهاي مشهد است. کوچههايي که با عرض دو تا سه متر و طول چند کيلومتر در مناطق حاشيهاي مشهد ايجاد شده و در خانههاي کوچک آن، جمعيتي متراکم گنجانده شدهاند. نميتوان براي حل اين بحرانها در همه پهنهها يک نسخه پيچيد.
در يک پهنه ناگزيريم با توجه به فشردگي ساختوسازها، با تملک خانهها و تخريب و تجميع آنها، اصلاح کالبدي انجام دهيم. در پهنهاي ديگر بايد کل منطقه تخريب شود و خانوارها به مجتمعهاي مسکوني جديد منتقل شوند. برخي پهنههاي ديگر هم با اصلاح معابر و بهسازي کالبدي محلهها، توانمند ميشوند.
آنچه مهم است، مشارکت دادن مردم در تصميمگيريها و اجرايي کردن تصميمات است که اگر اين پارامتر حذف شود، هيچ يک از برنامهها، منتج به نتيجه دلخواه نخواهد شد.
* روزنامه نگار و عضو هيئت رئيسه شوراي شهر مشهد
نظر شما